تأثیر نوروفیدبک در درمان اختلالات روانی
افراد معمولاً در زندگی روزمره در معرض موقعیتهای فراوانی قرار دارند که در آن تنشهای ذهنی و جسمی ایجاد میشود. این تنشها ممکن است منجر به اضطراب، افسردگی یا سایر مشکلات روحی شوند. از نوروفیدبک میتوان به عنوان یک درمان مکمل برای اختلالات روانی استفاده کرد. این روش درمانی بر اساس فرایندی است که دسترسی مؤثر به الگوهای فکری تقویت کننده بیماری را با تأثیر بر فعالیت مغز نشان میدهد. در این مقاله به بررسی درمان اختلالات روانی با نوروفیدبک میپردازیم. در ادامه با طب مهر ساتیا همراه باشید.
اختلالات روانی قابل درمان با نوروفیدبک
نوروفیدبک میتواند با افزایش توانایی بازسازی مغز، کیفیت زندگی را افزایش دهد، عزت نفس را تقویت کند و به بازیابی خوش بینی نسبت به خود کمک کند. این امر باعث ارتقاء تابآوری ذهنی برای غلبه بر بحرانها و استفاده بهتر از منابع ذهنی میشود. بهعنوانمثال، در اختلالات خواب غیر طبیعی، نوروفیدبک میتواند جایگزین مناسبی برای داروها باشد. این روش درمانی همچنین برای مقابله با علائم متعدد افسردگی و انزوا در محیط اجتماعی و کاری به درمان این بیماری کمک میکند. محققان بر این باورند که اختلالات افسردگی ممکن است با کاهش فعالیت مناطق پیشانی مغز همراه باشد. فعالیت آشفته مغز، اطلاعات و پردازش عاطفی، بیماران مبتلا به افسردگی را تحت تأثیر قرار میدهند. با کمک نوروفیدبک میتوان فعالیت پیشانی مغز را اندازه گیری و تحت تأثیر قرار داد. در واقع، مجموعهای از جلسات درمانی نوروفیدبک میتواند در بهبود خلق و خو، افزایش توجه، افزایش توانایی تمرکز و به طور کلی بهبود وضعیت کلی مغز مؤثر باشد.
مغز و تأثیر نوروفیدبک بر آن
مغز اندام پیچیدهای است که از میلیاردها سلول مغزی به نام نورون تشکیل شده که این نورونها از الکتریسیته برای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده میکنند. ترکیبی از میلیونها نورون که به طور همزمان سیگنال ارسال میکنند، سطح بالایی از فعالیت الکتریکی را در مغز ایجاد میکند. برخی از تجهیزات پزشکی خاص میتوانند سطح الکتریسیته را در مناطقی از پوست سر اندازه گیری کنند.
همه افراد امواج مغزی یکسانی دارند اما الگوی مغزی آنها متفاوت است. الگوهای خاص شرایط خاصی را ایجاد میکنند. بهعنوانمثال، افراد مبتلا به بیش فعالی معمولاً امواج آهسته زیادی دارند و امواج سریع مغزی در آنها ناکافی است. این همان چیزی است که باعث میشود در مناطق غیر ترجیحی مغز این افراد، تمرکز بیشتری اعمال شود. به این موارد بی نظمی عصبی گفته میشود. بی نظمی عصبی شامل سیستم عصبی کم پاسخگو، بیش از حد پاسخگو یا ناپایدار است. بیشتر افراد با سیستم عصبی کاملاً سالم و عملکرد موج مغزی تنظیم شده متولد میشوند. با این حال، عوامل محیطی و ژنتیکی بر عملکرد امواج مغز تأثیر میگذارند.
در واقع برخی از موقعیتها باعث افزایش مغز و امواج مغزی و برخی دیگر باعث بی نظمی در آن میشوند. کمبود خواب، درد مزمن، استرس مداوم و غیره شرایطی هستند که میتوانند بر عملکرد مغز تأثیر منفی بگذارند. در صورت عدم تنظیم فعالیت موج مغزی، علائم منفی بروز مییابند. بهعنوانمثال، استرس بیش از حد میتواند باعث پاسخگویی بیش از حد سیستم مغز شود. این پاسخگویی بیش از حد منجر به مشکل در خاموش کردن افکار میشود. ناتوانی در خاموش کردن افکار نیز خواب سختی را ایجاد کرده یا موجب افکار حلقهای میشود. بدون خودتنظیمی، بسیاری از مشکلات سیستم عصبی مرکزی میتوانند بروز یابند. با این حال، از طریق درمان نوروفیدبک، ضمیر ناخودآگاه برای تغییر رفتار مغز تقویت میشود. این روش با ایجاد یک فعالیت الکتریکی جدید از طریق یک فرایند اندازه گیری و تقویت، به مغز میآموزد که خود را تنظیم کند. در نتیجه این امر باعث آرامش سیستم عصبی میشود.
درمان اختلالات روانی با آموزش نوروفیدبک
شایعترین اختلالات روانی قابل درمان با نوروفیدبک عبارتند از:
نوروفیدبک و بی خوابی
دلایل بیشماری وجود دارند که منجر به بی خوابی در هنگام شب میشوند. شرایط روانی و پزشکی مانند اضطراب یا آپنه خواب از جمله بیماریهای شایعی هستند که باعث ایجاد خواب ناخوشایند میشوند. با اضطراب، مغز در خاموش شدن دچار مشکل میشود؛ بنابراین افکار با هم مسابقه میدهند، احساسات بد آن را تسخیر میکنند و ممکن است فرد به قدری دچار استرس شود که از خواب گریزان باشد. در مورد آپنه، ریتم تنفسی فرد با دورههای تنگی نفس یا قطع نفس دچار مشکل میشود که مغز را از ترس عدم دریافت کافی اکسیژن، بیدار نگه میدارد. کمبود اکسیژن مغز به معنای مرگ است.
خواب برای بسیاری از موارد ضروری است. در واقع خواب کافی به تمرکز، تصمیم گیری درست و بسیاری دیگر از عملکردهای اجرایی در طول روز کمک میکند. عوارض جانبی کم خوابی شامل خستگی، کم خونی در مغز و عملکرد ضعیف در طول روز است. به طور کلی بی خوابی اغلب در نتیجه پاسخ کم آلفا رخ میدهد. زمانی که چشمها بسته میشوند، آلفا باید افزایش یابد و باعث ایجاد احساس آرامش شود که سپس این آرامش به افراد کمک میکند تا در سیکل تتا قرار گیرند و در نهایت به خواب روند. با این حال، زمانی که مواردی مانند بیماری روانی، پاسخ ضربه، درد مزمن یا آپنه، ریتمهای آلفا را قطع میکنند، خوابیدن یا خواب ماندن دشوار میشود. بی خوابی یکی از اولین مواردی است که در آموزش نوروفیدبک بهبود مییابد. در آموزش نوروفیدبک مغز میآموزد که امواج آلفای بیشتری را به تنهایی تولید کند که این امر تنها با بازخورد مغز در هر بار تولید ریتم آلفا رخ میدهد. تولید بیشتر امواج آلفا به بهبود خواب، اضطراب، تمرکز و توجه کمک میکند.
نوروفیدبک و افسردگی
افسردگی یکی از مهمترین دلایل ناتوانی در افراد سنین ۱۵ تا ۴۴ سال است. گاهی اوقات افراد حتی از ابتلای خود به افسردگی ناآگاه هستند؛ زیرا رفتار آنها نشان دهنده علائم مشخصه افسردگی مانند عدم علاقه به زندگی، خستگی، اختلال در خواب و کماشتهایی نمیباشد. در برخی از موارد، علائم افسردگی میتواند به صورت واکنشی باشد که در نتیجه عدم توانایی فرد در مدیریت سایر شرایط بیولوژیکی رخ میدهد.
همانند تمام بیماریهای روانی، افسردگی نیز نوعی اختلال مبنی بر مغز است. در واقع افسردگی عدم تعادل بین لوب پیشانی چپ و راست است. در اغلب اوقات، عدم فعالیت موج سریع در نیم کره چپ موجب افسردگی میشود. حتی با فکر کردن به علائم افسردگی مانند احساس خستگی، عدم انگیزه و عدم علاقه به کارهای روزمره، مغز در حال ایجاد امواج آهسته زیادی است که باعث ایجاد علائم جسمی میشوند. درمان افسردگی کمی دشوارتر است؛ زیرا افسردگی اغلب تنها ناشی از اتصالات الکتریکی مغز نیست، بلکه درمان آن مستلزم پرداختن به هرگونه روابط محیطی و بین فردی است که میتوانند بر شخص تأثیر گذار باشند. نوروفیدبک با انجام تنظیمات برای ایجاد تعادل بین لوب های مغز، تولید بتا در سمت چپ، آموزش در منطقه حسی حرکتی، میتواند به کاهش علائم افسردگی کمک کرده و به بیمار این امکان را بدهد که زندگی خود را به طور مجدد کنترل کند.
نوروفیدبک و اضطراب
اضطراب از آن دست اختلالاتی است که به شدت بر جسم تأثیر میگذارد. اضطراب به راحتی توسط علائم شایع آن مانند افکار مسابقهای، احساس گرفتگی یا لبه، نگرانی بیش از حد و اعتماد به نفس پایین تشخیص داده میشود. بسیاری از اختلالات مانند استرس وجود دارند که در طیف اضطراب قرار میگیرد؛ بنابراین اضطراب میتواند اشکال مختلفی داشته باشد. اضطراب اغلب نتیجه فعالیت بیش از حد سریع امواج در نیمکره راست مغز است. درمان اضطراب با نوروفیدبک نسبتاً آسان است. علائم اضطراب ممکن است از طریق آموزش به مغز برای تولید آلفا بیشتر، فرکانسهای امواج آهسته در سمت راست یا پشت مغز یا کمک به مغز در یادگیری نحوه کاهش دادن امواج سریع، کاهش یابد. کاهش علائم منجر به کاهش نگرانی، هرجومرج، توانایی بهتر در مدیریت عوامل استرسزا در زندگی و کاهش نیاز به دارو میشود. روشهای مختلفی وجود دارد که نوروفیدبک میتواند به اختلالات دیگری که در طیف اضطراب قرار میگیرند، کمک کند.
نوروفیدبک و اعتیاد
برخلاف تصور رایج، اعتیاد یک نقص اخلاقی یا نقص در شخصیت افراد نیست. اعتیاد یک اختلال مغزی مزمن است و با وجود عواقب منفی، مصرف مداوم مواد مخدر را شامل میشود. اعتیاد یک اختلال مغزی به شمار میرود؛ زیرا استفاده از مواد مخدر در واقع ساختار مغز و نحوه عملکرد آن را تغییر میدهد. تغییرات مبتنی بر مغز که توسط داروها ایجاد میشوند، میتوانند طولانی مدت بوده و منجر به یک سبک زندگی مضر و در واقع خطرناکتر از خود مصرف دارو شوند.
مواد مختلف اثرات مختلفی در مغز ایجاد میکنند. بهعنوانمثال، الکل باعث کند شدن امواج مغزی و در نتیجه افسردگی مغز میشود. مصرف کوکائین و هروئین باعث افزایش امواج آلفا میشوند. در حالی که پروتکل خاصی برای درمان اعتیاد واقعی وجود ندارد، نوروفیدبک میتواند به افراد در رفع مشکلات اساسی بهداشت روان کمک کند. بیشتر مصرف کنندگان مواد مخدر مبتلا به بیماریهای روانی هستند که نوروفیدبک با درمان بیماری زمینهای بهداشت و روان، میتواند به بهبود میل به استفاده از مواد مخدر برای خود درمانی کمک کند.
نوروفیدبک و اختلال وسواس فکری
مغز انسان یک سیستم فوقالعاده پیچیده است اما اسکن مغز نشان میدهد افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری در مناطق مرتبط با احساسات و واکنشهای شدید فعالیت غیر طبیعی دارند. این فعالیت غیر طبیعی، آنها را مستعد تفکر بیش از حد یا تکرار میکند که این امر منجر به یک الگوی حلقهای در عملکرد امواج مغز میشود. استفاده از نوروفیدبک برای آموزش مناطق مغز مرتبط با کنترل و واکنش احساسی، میتواند الگوهای مغز را تنظیم کند. نوروفیدبک این امواج پرکار مغز را کاهش داده تا به بازآموزی مغز کمک کند و واکنش بیش از حد سیستم عصبی را آرام کند؛ بنابراین وسواس و اجبار کاهش مییابد.
با ارائه بازخورد مستقیم به مغز، مغز میآموزد که با گذشت زمان خود را بهتر تنظیم کند. در نتیجه سیستم عصبی آرام شده و سیستم لیمبیک میتواند به هر آنچه باعث تحریک مغز و بدن میشود، واکنش مناسبتری نشان دهد. در واقع روشهای مبتنی بر مغز مانند نوروفیدبک میتوانند با از بین بردن مقررات مغزی و آرامش سیستم عصبی، در معکوس کردن اختلال وسواس فکری مؤثر باشند. این بدان معناست که وسواس، اجبار، رفتارهای تحریکپذیر، افکار نگران کننده، رفتارهای درگیر و توانایی تفکر و عمل بهبود مییابند.
نوروفیدبک و سندروم توره
سندروم توره یک بیماری عصبی است که با صداهای غیر ارادی و حرکاتی به نام تیک ترکیب میشود. این سندروم معمولاً از کودکی شروع شده و تا بزرگسالی ادامه مییابد. در بسیاری از موارد سندروم توره میتواند با اختلال وسواس فکری همراه باشد. آموزش نوروفیدبک یک استراتژی خود تنظیم است. مغز در نقطهای که تیکها در آن رخ میدهند، برای کاهش یا از بین بردن آنها آموزش میبیند. در مغز افراد مبتلا به سندروم توره، تحریک بیش از حد وجود دارد. تحریک پذیری در سیستم مغز این افراد، از درجه بالایی برخوردار است. درمان اساسی برای سندروم توره این است که مغز به طور کلی و به طور خاص آرامش را تجربه کند. وقتی چنین آرامشی حاصل میشود، ممکن است تیکهای حرکتی و صوتی از بین بروند. آموزش نوروفیدبک با کاهش تحریک پذیری، موجب ایجاد آرامش در مغز شده و این امر علائم سندروم توره را کاهش میدهد.
سخن نهایی
نوروفیدبک روشی است که در آن به دستگاه عصبی مرکزی بازخورد داده میشود تا مغز بتواند کارکرد خود را اصلاح نماید. یکی از کاربردهای نوروفیدبک در درمان اختلالات روانی است. برخی از اختلالات روانی قابل درمان با نوروفیدبک عبارتند از: بی خوابی، افسردگی، اضطراب، اعتیاد، اختلال وسواس فکری، سندروم توره.
تعداد جلسات برای گرفتن نتیجه مطلوب از نوروفیدبک بستگی به شرایط بیمار دارد. در صورتی که بعد از تعداد جلسات تعیین شده، بهبودی مورد نظر حاصل نشود ممکن است که گزینههای درمانی دیگری در نظر گرفته شود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.